درویشان
روزه خلد برین خلوت درویشان است
مایه محتشمین خدمت درویشان است
کنج عزلت که تلسمات عجایب دارد
فتح آن در نظر رحمت درویشان است
آن که زر می شود از پرتو آن قلب سیاه
کیمیایی است که در صحبت درویشان است
خسروان قبله حاجات جهانند ولی
ثوابش بندگی حضرت درویشان است
ای توانگر مفروش این همه نخوت که تو را
سر و زر در کنف همت درویشان است
گنج قارون که فرو می شود از دهر هنوز
خوانده باشی همه از غیرت درویشان است
حافظ گر آب حیات ازلی می خواهی
منبعش خاک در خلوت درویشان است
:: بازدید از این مطلب : 225
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0