به عزتت سوگند كه جز تو مر گناهان خویش را بخشنده ای نمییابم و شكستگی خویش را جز تو پیوندی نمیبینم.
من اینك با بالهای تواضع به بارگاه تو باز گشته ام و پیشانی خشوع و خواری خویش بر درگاه قدرتت نهاده ام .
اگر از در رحمت خویش برانیم به كدامین در پناهنده شوم و اگر از قلّه رأفتت فرو افكنیم به كدامین دامنه بگریزم؟... كه صد افسوس از خجلت و رسوائیم و... هزار افغان از توشه راهم.